نمیخوام دوباره خاطره ها رو مرور کنم..می نویسم چون نمی خوام فراموش بشن انگار که هیچوقت نبودند...رعایت ترتیب زمانیش سخته برام...هر چی یادم بیاد رو می نویسم...چون آخرین باره که می خوام به یاد بیارم...به گذشته می سپارمشون به سختی...اما مجبورم...به یاد آوردنشون چیزی رو درست نخواهد کرد...فقط دل تنگی میاره با غم و نه چیز بهتری...شاید کمی لبخند اگر اونروز روز خوبی بوده باشه...اگر...!!
دوست داری کدوم روز یادت بیاد؟! اگر زمانی بخونی البته...فکر کنم نیومده باشی اینجا...اگر بخونی هم پوزخند میزنی یا میگی هاه هاه!! تو هنوز به نظرم بیرحمی!!!آه! یادم رفت تو اصلا فرار می کنی...می گریزم از تو!!!
از آخر به اول؟! از اول به آخر؟! خوب؟!بد؟!...اگر با پست قبلی هم یکی شد متاسفم چون یادم نیست اونجا تا کجا هست....
دنیای کوچیک...وبلاگ دوستات...یه آدم که کمی الکی باشون خورده حساب داشت...کامنتای سر کاری...اما خودش رو لو داد آخرش... به یه نفر که می خواست بر یه جای دور که هیچکی نباشه...عجب جمله ای!!یعنی چش شده بود؟!...می خواست ببینت تو نمی خواستی...چرا؟!به تلافی روزایی که شمردی...از ترس تکرار گذشته...بحث سر دعواهای پارسال...مگه تو روز اول ماشین یا موبایل و کفش گارنت داشتی؟!...تو یک کم نمی فهمی!!!اما نفهم نیستی میدونی؟!...تو آب می خواستی...ساعت ۴ صبح پای تلفن...آب رو کی باید میداد؟!...چرند می گفتی...یعنی حرفات عجیب بود...یه جوری ترسناک...می ترسید...صدای سکوت...احساس جالبیست...مخابرات پولدار میشد...با خودت می جنگی...نه!مثل پارسال نه!...دوئت پیانو و ویلن سل...کنسل شد...نیومد ببینت رات نداد...عصبانی شدی...گفتی بچه است...وسطاش یادم نیست!!!...سارا...هر دوتاشون گریه کردند!! اینطور گفتند...دلیلش؟!تورو نفهمیدم...برای خود احمقش...اون سارا نبود و نمیشد...وبلاگ نوشت...داستان یادم نیست!!...آخرش میمرد...چرا؟!...یادم نیست!!...دوست وبلاگیش دلداریش داد...فرشاد...دوئت پیانو و ویلن سل...بریم؟!نه!!دلیلی نداره ما برای هم نیستیم...اشتباه کردی نیومدی...بعد از کمی استتیوس بازی کمی آشتی...۲۸۰۰و خورده ای...تبریک...آشتی؟!...یادم نیست!!...اشتباه تو انتخاب!! فشار از همه طرف!! خریت محض تو شاید...لجباز بودی بچه! لجباز!!...روابط خوب...کی بود؟!قبلش؟بعدش؟!...تو یادته؟!...دربند...بچه غر غرو که نمی خواست زیاد بره بالا...رو سنگای وسط آب نشستن...دستت جایی خورد که اون خجالت کشید اما خودش رو زد به نفهمی...شیطونی کردی...سازدهنی زدی...خندید...پاش شلپی رفت تو آب...با یه خانوم و آقاهه حرف زدید...نه!این دورغ میگه!سخته نرید بالا!!...ساندیس...پینک فلوید و الویس...دیگه چی گفتید؟!..البرز...دیگه؟!...تو یادته؟!...کرج!!!...ای شهر بد شانسی...ترس...بدشانسی به خاطر اشتباه دو نفر دیگه...ترس...روی تخت تو...قبل بد شانسی...تو چشمام نگاه کن بگو مال منی...نه!آخه دو هفته دیگه مجبورم نباشم...چرخیده شدن رو هوا...ترس...بگو مال منی..خب هستم...جایزه ام رو خودم ازت میگیرم...لرزیدی..ترسید...بوسه ی ممنوعه!!...پیانو...بغضش رو قورت داد...ترسید...دیدی همه چی خراب شد دو هفته بعد؟!...خراب شد...خیلی خراب شد...خواستی کمک کنی...ترسید...رفتی پیشش...نشد...اگر تو میرفتی چیزی نمیموند براش...نرو!!!...جیغ بنفش بعد از دفاعی پروژه...خب منم آدمم...دیگه خسته شدم بسه!!...یادم نیست...قهر؟!...نامه!!برای تو پیش خودش...پاره شدن...دیگه نمی خواستیش؟!...نمیدونست...دوستت داشت زیاد...اگه تو بری...ترس!!!...ندیدن همدیگرو...زیااااااااد طول کشید...یه بار خواست بیاد...نیومد...دیوووووووونه!! مگه نگفتیم دلمون برای هم تنگ شده؟!چرا نیومدی؟!....هفته ی بعد...اومد اما دعوا...اما آشتی...بوف..کادوی تولد...وسط پارک بوسش نکن همه دیدن به نظرش...تو گفته بودی اصلا احساس خوبی نبود و حالا؟!...خونه ی بی اساس و وسیله...یادمونه!!!...لرزیدید...ترسناکه!...می پرستمت...مخش رو زدی...باز دعوا...راستش زیادی رفیق باز و دختر بازی!!...باز اومد...باز یادمونه...تو اتوبوس یادمونه...ولنتاین یادمونه...ااوه! براش بوس فرستاد از پشت موبایل کف دوستاش برید...تیریپ اند لاو!!...خراب شد باز...چراهاش یادم نیست...اذیت میکردی...نبودی...اعصابش خورد میشد...اذیت میکرد...دوستت داشت و فکر میکرد دو ستش نداری...سر عید قهر...اما باز آشتی...اولین طپش های عاشقا نه ی قلبم...روزای ممنوعه!! روزای خوب بعدش...بهترین روزا...پچ پچ و دلی که خیلی درد میکرد...کهنه فانوس...کلاغ یا پاییز؟!...می گریزم از تو...و من زیبا ترین آهنگها را به تو تقدیم خواهم کرد...همش نبود اما خوندی ۲تای اولی رو...دلی که با صدای تو خوب شد...چشماش رو بست که صدات موقعه ی خوندن عروسکای کوکی یادش بمونه پارسال...تو راه خونه براش ساز دهنی زدی پارسال...شمال...کم تحویل میگرفتی...بعد عید با زهم یادم نیست...دعوا...پروژه...فقط دوست نداشت تو ادیت شی...چه بیرحمانه منظورش رو نفهمیدی...دوست دختر دوستت دعا می کنه؟!...نفرین الکی...کم بودی..خسته شدید...خیلی خواست خوب بشه روابط نشد...حرفای مهربونم تاثیر نداشت...تو دیگه نمی خواستی...قهر...نصیحت دوستان...به هم بزنید...جو گیر شد..تابستون و مرخصیه ۱ ماه و نیمه...امتحان...درس خوندن و غذا درست کردنه با هم...قشنگ بود...حتی با همه ی اون چیزایی که یادمونه...الان دلم برای او روزا حسابی تنگه شده اما تو نه...یه ماه همه چیز خوب...به خاطر بی ارزش ترین موضوع خراب شد...تو رفتی...خودش گفت بسه...خودشم نتونست تحمل کنه پشیمون شد..اما تو رفتی...تو خوش گذروندی...تو از خدا خواسته فرار کردی...گریه گریه...احمقانه دوستت داشت...تلفن گریه...حرف نزدی...تمام شبایی که بعد از چت صدای فقط نفسهامون میومد و مخابرات پولدار شد رو یادم نره...خواهش کرد برگردی...تو نیومدی...غصه خورد زیاد...خاطره ها فراموش نشدن...دلش تنگ شد زیاد...تو خوش گذروندی یه لحظه به یاد نیاوردی...اگر آوردی زود فراموش کردی...شب بارونیه تابستو...بوی ادکلن...شبی که تب داشت...نقاشی برای تو...ریکوردرت...عکسارو بردی...دستات ۱بار سرد تر بود...تب داشت با گریه...سالاد...شازده کوچولو...برف...حالم ازت به هم می خوره!!بی ادب!!...مهموی تولد...کنسرت دعوت نشده...چهارشنبه سوری...آرزوی یه مهمونی با تورو برد واسه خودش...سازدهنی به یاد تو...شاید کمی بهتر شه...شاید برگردی...و ناز می کنی...تو بد شدی...تو گم شدی...تو فراموش کردی...عذابه دیدن دشمناش دوستای تو...چه سخته همه چیز...ولنتاینت مبارک اما من نیستم...اصرار...داد و هوار...گریه...بی خیالش شو...نمی تونه....تبریک عید...۲۰۶ ناشناس و مهربون و مشکوک...رک بگم من نیستم...اشتباه دو سال پیش تکرار نشه...روانیش می کنی...بعد این همه اتفاق؟!...پس اون چی؟!...به خاطر خودمه نه تو!!..... دور ۶ فرمونم بلدی نا قلا؟!....۶ ماه گذشته...
و حالا تو آزادی و من میرم دنبال زندگیه دیگه...بدون تو...بدون من...آزادی یعنی رفیق بازی!!! یعنی دوست نداشتن ۱ نفر!!!...دیگه به کسی اعتماد نمی کنم...تو ازادی....تو بیرحمانه میگی که آزادی...تو هنوزم دروغ میگی...فکر کن که آزادی...تا اونجا که شد آرزوهام رو برآورده کردم به خاطر خودم تو کمک نکردی...حتی بیرو رفتن دست جمعی با تو...دیدی؟!...من هم می تونم!!...اشکالی نداره که دلم رو خیلی شکستی...برو...تورو دوستت داشتم..پس میذارم بری چون دوستت داشتم...تو آزادی....بگریز از من....من ازاد نیست اما....